نوشته شده توسط Super User در . ارسال شده در نوشتار
موسسه دیزاین اینتلیجنت در رتبه بندی سالانه خود بهترین مدارس معماری آمریکا را در دو مقطع کارشناسی و ارشد برای سال 2017 اعلام کرده است. در طی تحقیقات این موسسه از مدیران بیش از 2000 دفتر و شرکت معماری خواسته شد تا نظر خود را درباره دانش آموختگان معماری فارغ التحصیل از مدارس مختلف که در جایگاه شغلی خود موفق تر هستند اعلام کنند.
معیار موفقیت این دانش آموختگان بر اساس مهارت در طراحی، تسلط بر نرم افزار های معماری، آشنایی با مصالح و روش های ساخت و ساز پایدار سنجیده شده است. علاوه بر این بیش از 2785 دانش آموخته از مدارس مختلف درباره کیفیت برنامه های ارائه شده در دوران تحصیل و بعد از آن در این نظرسنجی شرکت کرده اند. نکته قابل توجه این است که باز هم دانشگاه کرنل برای مقطع کارشناسی و هاروارد در مقطع کارشناسی ارشد در صدر جدول رتبه بندی قرار گرفته اند
نوشته شده توسط Super User در . ارسال شده در نوشتار
مرکز Heydar Aliyev در شهر باکو جمهوری آذربایجان با مساحت 101801 متر مربع و طراحی معمار معروف زاها حدید(Zaha Hadid) در سال 2013 ساخته شد. به عنوان بخشی از شوروی سابق، شهرسازی و معماری باکو، پایتخت آذربایجان در ساحل غربی دریای خزر، در راستای برنامه ریزی های آن دوران تحت تاثیر زیادی بوده است. از زمان استقلال باکو در سال 1991، جمهوری آذربایجان به شدت در نوسازی و توسعه زیر ساخت های باکو و سَبک معماری این شهر، خروج از میراث خود در اصول مدرنیسم شوروی سرمایه گذاری کرده است.
در پِی رقابتی در سال 2007، شرکت معماری زاها حدید به عنوان معمار طراحی این مرکز منصوب شد. هدف از طراحی و ساخت این مرکز، برای تبدیل شدن به ساختمان اصلی به منظور انجام برنامه های فرهنگی این کشور، معافیت ها از اصول سفت و سخت معماری و اغلب به یاد ماندنی شوروی که به وفور در باکو دیده می شود، بیان احساسات از فرهنگ آذری و خوش بینی به یک ملت که جلوه ای از آینده است نیز می باشد.
طراحی مرکز حیدر علی اف، بطور پیوسته روابط پایا میان میدان اطراف و فضای داخلی ساختمان را برقرار می کند. این میدان، به عنوان محوطه سطحی و بخشی از سبک معماری شهری باکو برای همه قابل دسترس است، افزایش محوطه فضای داخلی به همان اندازه دولتی و تعریف یک توالی از فضاها برای برگزاری جشن های دسته جمعی از فرهنگ آذری معاصر و سنتی اختصاص داده شده است.
ساختار استادانه درست مانند نوسان ها، انشعابات، چین خوردگی ها، و تغییر انحنای این سطح میدان در یک چشم انداز معماری که برای انجام عملکردهای متغیر بسیاری از جمله خوشامدگویی(welcoming)، پذیرش(embracing)، بازدید مستقیم از طریق سطوح مختلف داخلی درنظر گرفته شده است. با این حرکت، این ساختمان در تمایز متداول میان شی های معماری و چشم اندازهای شهری، پوشش عمارت و میدان شهری، شکل و زمین، داخل و خارج ساختمان محو شده است.
سیالیت و روانی در معماری همواره در این منطقه جدید نمی باشد. در تاریخ معماری اسلامی، ردیف ها، شبکه ها، یا توالی از ستون ها، با ایجاد فضایی بدون سلسله مراتب تا بینهایت مانند درختها در جنگل جریان دارد. الگوهای زینتی و خوشنویسی با جریان های مداوم از کف به دیوارها، از دیوارها به سقف ها، و از سقف ها به گنبد نیز روابط یکپارچه و تمایز ماتی را میان عناصر معماری و فضای اطراف ساختمان برقرار کرده است.
قصد ما در این مقاله درک تاریخی معماری این ساختمان می باشد، نه اینکه از تقلید یا یک پایبندی محدود با پیکرنگاری از گذشته استفاده نماییم، بلکه در حال توسعه یک تفسیر محکم و پایدار از معاصر که انعکاس دهنده ی مفهوم متفاوت تری می باشد نیز هستیم. در پاسخ به کاهش مطلق توپوگرافی، این پروژه چشم انداز دقیقی از ارتباطات جایگزین و مسیر میان میدان های عمومی، ساختمان ها، و پارکینگ های زیر زمینی را معرفی می کند. این رویکرد موجب شده تا از حفاری های اضافی و دفن زباله، و تبدیل چنین نخاله های ساختمانی به مواد اولیه جلوگیری شود که این یک ویژگی کلیدی در طراحی مرکز فرهنگی حیدر علی اف محسوب می شود.
کی از موارد حیاتی که همچنان عناصر این پروژه را به چالش کشانده، توسعه معماری از پوسته ساختمان می باشد. جاه طلبی های ما برای رسیدن به یک سطح کاملا پیوسته ی به نظر همگن است، که برای این کار از طیف گسترده ای از عملکردهای مختلف مورد نیاز، قوانین ساخت و ساز سیستم های فنی که پوشش های ساختمان را یکپارچه و گرد هم می آورد نیز استفاده شده است. محاسبات پیشرفته اجازه کنترل مستمر و ارتباطات پیچیده مرکز در میان شرکت کنندگان متعدد در این پروژه را می دهد.
این مرکز عمدتا متشکل از دو سیستم به هم پیوسته می باشد: یک ساختار بتنی با سیستم قاب فضایی. به منظور دستیابی به فضاهایی با ستون های آزاد در مقیاس بزرگ که اجازه بدهد تا بازدید کنندگان سیالیت داخلی را هم تجربه کنند، عناصر ساختاری عمودی با پوشش ها و سیستم دیوارهای جداکننده نیز جذب شده است. این هندسه خاص، سطوح راه حل های غیر متعارف ساختاری را به بار می آورد، از جمله اینها معرفی منحنی هایی که ستون های متصل شده برای رسیدن به پوسته ای معکوس از محوطه تا قسمت غربی ساختمان را می دهد، و همسان سازی کاهش تدریجی از تیرهای معلق که پوشش های ساختمان در قسمت شرقی محوطه را شامل می شود.
سیستم قاب فضایی باعث می شود تا ساختاری آزاد برای طرح ایجاد شود و زمان ساخت آن در روند ساخت و ساز به میزان قابل توجهی کاهش یابد، در حالی که زیر بنای آن به عنوان سنبلی انعطاف پذیر میان شبکه های سفت و سخت قاب فضایی و لایه هایی از روکش های فلزی در نمای خارجی ساختمان به صورت آزاد توسعه داده شده است. این لایه ها از یک روند پیچیده هندسی با توجیه منطقی، برای کارایی و همچنین جنبه زیبایی شناسی این پروژه استفاده شده است. بتن ها و پلی استر تقویت شده فیبر حاوی الیاف شیشه (GFRC) به عنوان مواد شیشه ای ایده آل در این ساختمان انتخاب شدند، چرا که آنها امکان شکل پذیری قدرتمند برای طراحی ساختمان را فراهم می آورند.
نوشته شده توسط Super User در . ارسال شده در نوشتار
یادداشت زیر را که به طرز زیبایی به مقایسه نحوه آموزش معماری در گذشته و امروزه می پردازد، جناب آقای علیرضا عظیمی حسن آبادی (مدرس معماری) در اختیار ما قرار داده است. امیدواریم از خواندن این متن زیبا بهرمند شوید.
سکانس اول: آتلیه معماری، فضایی است در حدود 100 تا 200 متر مربع که بر حسب تعداد دانشجویان دانشکده باید به تعداد مناسب موجود باشد. بخش اعظم دروس عملی یا همان کارگاهی (در تقابل با دروس تئوری رشته معماری) می بایست در آتلیه برگزار شود. هر آتلیه شامل میز های بزرگ نقشه کشی است و دانشجویان در این آتلیه ها نقشه های فنی معماری، طراحی معماری، ساخت ماکت یا تمارین راندو باآبرنگ و...را تجربه میکنند. در صبح های سرد و تاریک (که واقعا نمیدونم چرا باید تابستان های گرم و روشن و طولانی را در خانه باشیم و صبح های سرد و تاریک و روزهای کوتاه در آتلیه؟) دانشجویان وارد آتلیه تاریک میشوند و با زدن پریز لامپ ها، ردیف مهتابی ها را با رگباری از نور روشن میکنند. پخش و پلا در آتلیه می نشینند و چندی بعد استاد اعظم با کیفی زیر بغل و نگاه و دماغی سر بالا وارد آتلیه شده و در مسند استادی تکیه میزند. دانشجویان پوستی ها را پهن کرده و شروع به طراحی میکنند. احتمالا از قبل در برگه ای نوبت کرکسیون با استاد را یادداشت کرده و به ترتیب نزد استاد میروند و کارشان را کرکسیون میکنند. دانشجو توضیحاتی در مورد طرحش میدهد، شاید هم مشکلاتش را در طراحی ارایه بدهد، در هر صورت استاد وسط حرفهای او شکر می ریزد و با مسلسل زبانش مفاهیمی را با نهایت سرعت به دانشجو میگوید. از آنجا که در آن لحظات استاد به علم کثیر خود می بالد متلک هایی هم به دانشجو می اندازد و احتمالا بخاطر فشار استرس حاصل از بلند بلند صحبت کردن های استاد(و پیرو آن آبرویی که از دانشجو میرود) او متلک ها را شوخی می فهمد و لبخند هایی میزند!!! خلاصه آنکه استاد جهت درب آسانسور و جهت پنجره و نور اقلیمی را درست میکند و طرح را خط خطی میکند و یا شاید هم نکند (که حالت دوم امروزی تر و مفهومی تر است و باعت شهرت بیشتر شما میشود. تازه آستین کت تان نیز کثیف نمیشود) ودانشجو را ارجاع میدهد به سر جایش. در این زمانها دیگران که گوش تیز کرده بودند سعی میکنند ایرادات دانشجوی قبلی را در کار خود اصلاح کنند. پشت سنگر لپ تاپ های رنگارنگ موضع میگیرند تا از این رگبار متلک های استاد به کل گروه در پناه باشند. نوجوانی و هزار غرور درهم شکسته! دانشجوی ما نیز بر سر جای خود می نشیند. او وظیفه امروزش را انجام داده است. بقیه زمان روز را فقط باید در سر جای خود بنشیند و تمارض به طراحی کند. خیلی احتمال کمی دارد دوباره به مسلخ استاد برگردد مگر در جلسه بعدی. زمان میگذرد. نماز و ناهار سر میرسند. محفل های گفتمان در این زمان در سلف و بوفه تشکیل میگردند، موشک باران انتقاد هاو دلخوری ها از استاد نزد دانشجویان و البته عکس این روند در سلف اساتید همراه با چاشنی های پرنمک تمسخر دانشجویان و فخر به زمان دانشجویی خود اساتید برقرار است. پس از طی اندکی همه به آتلیه باز میگردند. روغن غذاهای فست فودی بوفه و غذاهای چرب سلف و البته غذا آماده های اساتید نشست کرده و هم اکنون تا ساعت حوالی 6 عصر آتلیه آماده یک خواب پس از ناهار فوق العاده است. به احتمال زیاد ازساعت 5 به بعد اما استاد همان کلک قدیمی مدیر دبیرستان در ایام نزدیک نوروز را میزند و درب های آتلیه را باز گذاشته و میگوید «هرکس کرکسیون کرده، اگر دیگر سوالی ندارد، می تواند برود!»دانشجویان نیز یکی پس از دیگری بنحویکه مسئول کنترل کلاسها بویی نبرد از آتلیه خارج میشوند، به محوطه میروند، به بوفه میروند، به هرجاییکه شاید بتوانند این دم آخری بر عذاب وجدان خود مبنی بر علت حضور خود در دانشگاه و پول خرج کردن های آنچنانی غلبه کنند.در انتها برای آخرین مقاومین خط درهم کوفته شده کلاس، به احتمال زیاد، استاد از جلوس برخاسته (که این حرکت در طول آتلیه داری وی خیلی کم اتفاق می افتد) و سعی میکند با حرفایی زیبا (علی الخصوص ذکر خاطراتش از حماسه سرایی هایش در پروژه ها و یا دوران دانشجویی اش) هم بچه ها را کمی شاد نماید و هم زمان را و تمام! ( برای مطالعه باقی متن به ادامه مطلب رجوع کنید)
نوشته شده توسط Super User در . ارسال شده در نوشتار
دوستان عزیز قصد داریم هر هفته به معرفی یکی از برندگان جایزه پریتزکر بپردازیم همانطور که مطلع هستید جایزه پریتزکر یکی از مهمترین جوایز معماریست که به نوبل معماری شهرت یافته است. مختصری در مورد این جایزه: جایزه معماری پریتزکر بوسیله موسسه هیات Hyatt در سال 1979 برای تقدیر از معماران در قید حیاتی تاسیس شد که کار ساخته شده شان نشانگر تلفیقی از ویژگیهای استعدادشان، دیدگاه و تعهد آنهاست و سهم بسزایی در زندگی نژاد بشر و محیط اطراف آنها با استفاده از هنر معماری ایفا کرده است.
این جایزه گاهی به عنوان با پرستیژ ترین جایزه معماری و یا نوبل معماری توصیف می شود.نام این جایزه از نام خانواده پریتزکر که در شیکاگو فعالیت های بین الملی تجاری داشتند آمده است. آنها از دیر باز به دلیل حمایت هایشان از فعالیت های آموزشی، رفاه اجتماعی، علمی، پزشکی و فرهنگی شناخته شده بودند. جی.ای پریتزکر که این جایزه را با همسرش سیندی بنیان نهاده بود، بیست و سوم ژانویه 1999 از دنیا رفت و پس از او بزرگ ترین پسرش توماس. جی پریتزکر رئیس موسسه هیات Hyatt شد. در سال 2004، شیکاگو افتتاح پارک هزاره را جشن گرفت. در این پارک یک غرفه موسیقی توسط فرنک گری از برندگان این جایزه طراحی شده بود که به افتخار موسس این جایزه به اسم او نامگذاری شد و مراسم پریتزکر سال 2005 در همین غرفه که به نام جی پریتزکر نام گذاری شده بود برگزار گردید.توماس پریتزکر می گوید:« به عنوان یک فرد اهل شیکاگو، اصلا عجیب نیست که خانواده ما در مورد معماری اطلاعات بسیاری داشتند، چرا که آنها در شهر تولد آسمانخراش ها زندگی می کردند ، شهری پر از بناهایی که بوسیله مفاخر معماری چون لوئی سولیوان، فرنک لوید رایت، میس وندر روهه و بسیاری دیگر طراحی شده است... مادر و پدر من معتقد بودند که یک جایزه پر معنا نه تنها آگاهی اجتماعی بیشتر در مورد بناها را نوید خواهد داد و بر خواهد انگیخت بلکه خلاقیت بیشتری در حرفه معماری به وجود خواهد آورد.»بسیاری از روش ها و جوایز جایزه پریتزکر بعد از جایزه نوبل شکل گرفتند. برندگان جایزه معماری پریتزکر مبلغ اهدایی 100 هزار دلار و یک مدرک دریافت می کنند. از سال 1987 یک مدال برنز نیز به این جوایز اضافه شده و قبل از این سال مجسمه مخصوص هنری مور که مجسمه ای با تولید محدود بود به هر برنده اهدا می شد.نامزدهای این جایزه محدود به ملیتی خاص نیستند؛ از مسئولان حکومتی، نویسندگان، منتقدان، معماران آکادمیک، معماران تجربی، جوامع یا صنعتگران معماری، در واقع هر کسی که دغدغه ای در رشد معماری بهتر داشته باشد. این جایزه بدون توجه به ملیت، نژاد، اعتقادات یا ایدئولوژی اهدا می شود.مراسم به شکل سالانه و نزدیک به نوامبر برگزار می شود. معمولا حدود 500 نامزد از 47 کشور وجود دارند. گزینش نهایی توسط یک هیات ژوری بین المللی با تعمق کامل و انتخاب به شکل محرمانه انجام می پذیرد.